ناوهاي هواپيمابر پيشرفته علاوه بر اينکه نمادي از قدرت هستند، نمايشگاهي باشکوه از فناوري هاي نوين بوده که پيشرفته ترين نوع دانش بشر در آن به کار رفته است.
ناوهاي هواپيمابر با ارتفاعي برابر با يک ساختمان 20 طبقه و طولي برابر با 333 متر در همان نگاه اول تعجب همگان را برمي انگيزند. اما دليل آن بزرگي و عظمت بي نظير خود ناو نيست بلکه توانايي اين فرودگاه کوچک در به پرواز درآوردن هواپيماهاي جنگي است که چنين حسي را به وجود مي آورد. از نظر نظامي، اين قدرت هوايي مستقر در ناو است که آن را در ميدان نبرد به يک کابوس تبديل مي کند. يکي از بزرگترين موانع در جنگ و لشگرکشي ها، رسانيدن هواپيماها به اهداف خود است. براي استفاده از پايگاه هاي نظامي يا حريم هوايي يک کشور براي حمله به کشوري ديگر موانع بزرگي وجود دارد و در مناطقي از جهان به اجرا درآوردن چنين سناريويي تقريباً غيرممکن است. ناوهاي هواپيمابر در آب هاي آزاد، به عنوان خاک يا قلمرو خودمختار محسوب مي شوند و خدمه آن مي توانند به مانند اينکه در کشور خود هستند، رفتار کنند. بنابراين نظاميان ايالات متحده بدون نياز به توافق با کشوري، گروه رزمي ناو هواپيمابر خود را که شامل يک ناو هواپيمابر و 6 تا 8 کشتي اسکورت ديگر است به منطقه مورد نظر اعزام کنند.
ناوهاي هواپيمابر مي توانند با سرعت 35 نات (65 کيلومتر در ساعت) بر روي آب حرکت کنند. اين توانايي يعني رسيدن به منطقه درگيري در عرض چند هفته. البته ايالات متحده در حال حاضر 6 پايگاه در سراسر جهان براي ناوگان ناوهاي هواپيمابر خود ايجاد کرده که با هدف واکنش سريع و اعزام ناوها از نزديک ترين پايگاه به منطقه درگيري مورد استفاده قرار مي گيرند. ناو هواپيمابر داراي يک عرشه پروازي براي نشست و برخاست هواپيماها، يک عرشه مستقل براي آشيانه هواپيماها، قسمت فرماندهي و کنترل، سيستم پيش رانشي، سيستم هاي گوناگون ديگر شامل آب، غذا، سيستم دفع زباله و فاضلاب، سرويس اينترنت بي سيم، راديو، تلويزيون، چاپ روزنامه داخلي و همچنين بخش اصلي از ناو هواپيمابر است که در داخل آب قرار مي گيرد.
بدنه ناو از ورقه هاي مقاوم و محکم فولاد چند اينچي ساخته شده است که مقاومت فوق العاده يي در برابر آتش سوزي و آسيب ديدگي هاي ناشي از ميدان نبرد دارد. تکيه گاه اصلي سازه يي کشتي از طريق سه تير افقي در طول بدنه ناو، تير حامل کشتي به عنوان ستون فقرات ناو، عرشه پروازي و نيز عرشه آشيانه تامين مي شود.
بدنه اصلي ناو در زير آب به صورت قوس دار و نسبتاً باريک است. بخش بالاي خط آب به طرف بيرون گسترده مي شود تا عرشه پروازي را تشکيل دهد. بخش زيري هم از دو قسمت تشکيل شده است که در واقع دو لايه مجزا بوده که در صورت اصابت اژدر )موشک دريا به دريا( به پوسته بيروني، پوسته داخلي به عنوان محافظ از درهم شکستن و غرق شدن کشتي جلوگيري مي کند. از دهه 50 تاکنون تقريباً همه سوپرناوهاي هواپيمابر ايالات متحده به وسيله شرکت «نورث روپ گرومن» واقع در نيوپورت امريکا ساخته شده اند. در فرآيند ساخت اين ناوها، براي سادگي ابتدا بخش هاي مختلف ناو که سوپرليفت نام دارند ساخته شده و سپس به يکديگر مونتاژ مي شوند. ناوهاي هواپيمابر مدرن از حدود 200 سوپرليفت که هر کدام بين 70 تا 800 تن وزن دارند، ساخته مي شوند. آخرين سوپرليفتي که در مونتاژ نهايي نصب مي شود همان عرشه ناو است که 575 تن وزن دارد. در داخل ناوهاي هواپيمابر مدرن، چندين رآکتور هسته يي قرار دارد که بخار مورد نياز براي به حرکت در آوردن توربين و در نتيجه پروانه کشتي را تامين مي کنند. قابل ذکر است که قدرت سيستم پيش رانشي يک ناو مدرن بيش از 280 هزار اسب بخار است. همچنين 4 توربين، برق مورد نياز سيستم هاي الکتريکي و الکترونيکي ناو را تامين مي کنند که شامل سيستم شيرين کننده آب دريا نيز بوده و اين سيستم روزانه بيش از 5/1 ميليون ليتر از آب دريا را به آب آشاميدني تبديل مي کند. برخلاف ناوهاي هواپيمابر قديمي با بويلرهاي سوخت فسيلي، ناوهاي هواپيمابر مدرن معمولاً تا 18 سال هيچ نيازي به سوخت گيري ندارند. البته رآکتورهاي هسته يي هم خطرات خاص خود را دارند و سوخت گيري مجدد ناو فرآيندي است که حدود دو سال به طول مي انجامد.
طول عرشه پروازي يا در واقع طول باند ناو به اندازه يي نيست که هواپيماها به طور معمولي از روي آن به هوا بلند شده يا بنشينند. بنابراين هواپيماهاي جنگنده نياز به کمک سيستم هاي خاصي براي برخاستن و نيز فرود آمدن دارند. براي اينکه پرواز هواپيماهاي ناو (هواپيماهاي F-14 و
F-18) ساده تر انجام شود، ناو هواپيمابر در خلاف جهت باد و با سرعت زيادي حرکت مي کند. با اين کار به دليل عبور جريان هاي هوا از روي بال، نيروي براندازي بيشتري ايجاد شده و به ميزان کمي موجب کاهش سرعت تيک آف هواپيماها مي شود. به جريان در آوردن جريان هاي هوا در راستا و مخالف جهت باند بسيار موثر است ولي براي به پرواز درآوردن هواپيماهاي F/A-18 ناکافي است، بنابراين از وسيله ديگري براي شتاب دادن به هواپيماها در مسافت کوتاه استفاده مي شود که کاتاپولت (منجنيق) نام دارد. هر ناو هواپيمابر داراي 4 کاتاپولت است. سيستم کاتاپولت که کاملاً با نيروي بخار عمل مي کند مي تواند سرعت يک جنگنده F-18 20 تني را در زماني حدود دو ثانيه از صفر به 300 کيلومتر در ساعت برساند. ضمن اينکه ناوهاي هواپيمابر مدرن توانايي به پرواز درآوردن يک هواپيما را در هر 20 ثانيه دارا هستند.
فرود روي عرشه ناو يکي از سخت ترين کارهايي است که يک خلبان مي تواند با آن مواجه شود. عرشه پروازي ناو فقط حدود 150 متر باند براي نشستن هواپيما دارد که براي فرود جنگنده هاي سريع نيروي دريايي ناکافي است و خلبان از امکانات ديگري هم استفاده مي کند. براي کمک به خلبان در فرود دقيق، فردي که افسر علايم فرود نام دارد، از طريق راديو و نيز چراغ هاي روي عرشه ناو، خلبان را راهنمايي مي کند. اگر هواپيما درست در مسير ناو باشد، افسر فرود چراغ سبز را به خلبان نشان مي دهد و در غير اين صورت از رنگ هاي ديگري استفاده مي کند يا حتي برنامه فرود را لغو مي کند. علاوه بر راهنمايي هاي افسر فرود، خلبان تقرب صحيح را با يک سيستم نوري به نام لنزهاي اپتيکي نيز انجام مي دهد. اين لنزها از يک سري چراغ و لنزهاي مخصوص تشکيل شده و بر روي يک سکوي پايدار روي ناو قرار گرفته اند.
در صورتي که خلبان با زاويه صحيحي تصميم به فرود بگيرد، چراغ زرد را هم رديف با سري چراغ هاي سبز مشاهده مي کند. اگر چراغ زرد بالاي چراغ هاي سبز باشد يعني زاويه پرواز هواپيما بالاتر از منطقه فرود است و اگر هواپيما پايين تر از زاويه فرود پرواز کند، چراغ زرد پايين چراغ هاي سبز قرار مي گيرد. در صورتي که خلبان در ارتفاع بسيار کمي از ناو پرواز کند هم يک سري چراغ هاي قرمز مشاهده خواهد کرد.
مرکز فرماندهي ناو و عرشه پروازي، ساختماني به نام جزيره است که حدود 45 متر ارتفاع دارد و روي عرشه ناو قرار گرفته است. روي سقف اين ساختمان، تعداد زيادي رادار و آنتن هاي مخابراتي وجود دارد که وظيفه شناسايي کشتي ها و هواپيماهاي خودي و دشمن و اختلال در سيستم هاي الکترونيکي دشمن را دارد. در بالاترين طبقه اين ساختمان، مرکز پرواز اصلي
(pri-fly) قرار دارد که بر فعاليت هاي پروازي کل عرشه تا شعاع 8 کيلومتري ناو نظارت دارد. در طبقه پايين مرکز کنترل پرواز، مرکز فرماندهي کشتي يا bridge (پل) قرار دارد. در اين طبقه کاپيتان، افسر سکاندار ناو، افسر کنترل موتور و سرعت ناو قرار دارند. طبقه زيري مرکز فرماندهي کشتي، اتاق آدميرال )فرمانده کل گروه رزمي ناو( است. آدميرال علاوه بر فرماندهي ناو، فرماندهي ناوشکن ها، ناوچه هاي موشک انداز، دو زيردريايي و يک کشتي لجستيکي را هم بر عهده دارد.
روي عرشه پروازي تعداد کمي هواپيما را مي توان پارک کرد و ساير هواپيماها به آشيانه ناو منتقل مي شوند. آشيانه تقريباً دو طبقه پايين تر از عرشه پرواز قرار گرفته و با 210 متر طول، 34 متر عرض و 8 متر ارتفاع مي تواند حدود 60 فروند هواپيما را در خود جاي دهد. ضمن اينکه ناو هواپيمابر تقريباً توانايي حمل 90 فروند هواپيما را دارا است. براي انتقال هواپيماها از آشيانه به عرشه پروازي هم از 4 بالابر سريع استفاده مي شود که اين بالابرهاي هيدروليکي نيروي کافي براي حمل دو هواپيماي 35 تني را دارند.
تيپ هوايي مستقر در ناو از حدود 9 اسکادران تشکيل شده و هواپيماهاي مستقر در ناو شامل انواع F/A-18 هورنت، F-14 تام کت، S-3B وايکينگ، F-2C هاوک و هلي کوپترهاي سي هاوک است. ناگفته نماند که ناو هواپيمابر در زرادخانه خود بيش از چهار هزار بمب دارد. سوپرناوهاي مدرن معمولاً به شهرهاي روي دريا معروفند و بين 5 تا 6 هزار نفر در آنها فعاليت مي کنند که حدود 2500 نفر از افراد مربوط به تيپ هوايي و 3 هزار نفر ديگر هم خدمه ناو هستند. جالب اينکه اکثر اين افراد، ماه ها پا به عرشه ناو نمي گذارند زيرا عرشه پروازي مي تواند مکان بسيار خطرناکي براي افراد ناآشنا به محيط باشد. افرادي هم که روي عرشه پرواز خدمت مي کنند تابع نظم فوق العاده يي هستند.
ناوهاي هواپيمابر مدرن، مجهز به موشک هاي زمين به هواي «sea sprrow» و موشک هاي ضدموشک RAM و انواع سيستم هاي اقدامات متقابل و منحرف کننده موشک و اژدر شامل chaff و flare و طعمه هاي يدک شونده، سيستم هاي جنگ الکترونيک و سيستم هاي پيشرفته راداري است. ناوهاي هواپيمابر کلاس نيميتز، بزرگترين کشتي هايي هستند که تاکنون ساخته شده اند. اکنون طراحي و ساخت کلاس جديدي از ناوهاي هواپيمابر در دست اقدام است که به «CVNX» معروفند. اولين نمونه اين ناوها به احتمال قوي CVN78 نام خواهد گرفت و در سال 2007 ساخت آن شروع شده و در سال 2013 عملياتي خواهد شد. اين کلاس از ناوهاي مدرن مجهز به سيستم هاي الکترونيکي و راداري و نيز پيش رانه اتمي بوده و نياز به خدمه کمتري خواهد داشت.
ماموريت يک ناو هواپيمابر حدود 18 ماه طول مي کشد که 6 ماه براي آماده سازي و تمرينات خدمه و 6 ماه هم براي عمليات اصلي در مناطق درگيري و 6 ماه هم براي اقدامات و پشتيباني هاي پس از عمليات و بازگشت به مقر اصلي است. اينکه يک ناو مدت زمان بيشتري را به عمليات اختصاص دهد بستگي به قابليت هاي نيروهاي لجستيکي در رساندن آذوقه و سوخت هواپيما دارد. در زمان صلح معمولاً 3 ناو هواپيمابر به صورت آماده باش در اقيانوس ها به سر مي برند ساخت و بهسازي هر ناو هواپيمابر هم در حدود هفت ميليارد دلار هزينه دارد.
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8