- برای دیدن مفهوم رایانهای به مفسر (رایانه) رجوع کنید.
تفسیر به معنای توضیح دادن چیزی است تا قابل فهم گردد و اصطلاحاً در مورد شرحهایی که در مورد قرآن نوشته میشود، گفته میشود.
واژهشناسی تفسیر [ویرایش]
تفسیر در لغت یعنی نقاب از چهرهٔ چیزی برگرفتن.[۱]
تعریف تفسیر [ویرایش]
محمدحسین طباطبائی: «تفسیر عبارت است از بیان کردن معنای آیههای قرآن، روشن کردن و پردهبرداری از اهداف و مفاهیم آیهها.»[۲] از این جملهٔ علّامه طباطبایی در کتاب شناخت قرآن و دانشنامهٔ رشد چنین نتیجه گیری شده است : «بنابر این تفسیر به معنای برداشتن پرده ابهام و نشان دادن معنای باطنی و درونی الفاظی است که در نگاه اول به دست نمیآید. از این رو تکیه بر معنای ظاهری آیات را تفسیر نمینامند.» و نیز آمده:«تفسیر یعنی روشن ساختن مفهوم آیات قرآن مجید، و واضح کردن منظور پروردگار.»[۳][۴]
ظاهر و بطون قرآن [ویرایش]
قرآن دو دسته منظور دارد: یک ظاهر (یعنی منظوری که واضح است) و بسیاری بطون[۵] (یعنی منظورهایی که واضح نیست)[۶]
به گفتهٔ روایات و عالمان حدیث، بطون قرآن شدیداً گسترده و ناشناختهاند.
- در قرآن: «وَ ما یَعلَمُ تأویلَهُ الّی الله و الرّاسخون فی العلم»
- در کلام پیامبر اسلام: «لا تُحصی عَجائبُه و لا تُبلی غرائبه» یعنی شگفتیهای قرآن هرگز تمام نمیشود و نوآوریهای آن به کهنگی نمیگراید
- در حدیث: «قرآن هفتاد بطن دارد»
- ابن عبّاس: القرآن یُفَسِّرُهُ الزَّمان
- مکارم شیرازی: قرآن تراوشی از کلام و علم و ذات نامتناهی خداست. که نمیتوان تمام جنبههای آن را آشکار کرد.[۷]
گفته شده قرآن مفاهیمی دارد که از ظاهر آن قابل فهم نیست. بیان این منظورها را تاویل میگویند. تاویل در لغت یعنی «بازگرداندن چیزی به مصداق آن».[۸] مصداق یعنی معادل خارجی یا واقعی مفهومی در ذهن یا لغتی در زبان[۹]. در اینجا بازگرداندن یعنی آشکار کردن رابطهای که وجود دارد، امّا آشکار نیست. در قرآن آمده که کسی تاویل قرآن را نمیداند بجز خدا و رسوخ کنندگان در علم.
هدف تفسیر تلاش برای پرده برداشتن از بعضی منظورها و رسیدن به بعضی تاویل هاست. یعنی هدف تفسیر یا بالاترین حدّ آن، تاویل است.[نیازمند منبع]
انواع تفاسیر [ویرایش]
جامع یا موضوعی گستردگی بطون قرآن که از آن بحث شد، نیاز به مطالعهٔ گستردهای را در جهت فهم منظور آیات ایجاد کرده. و لذا انواع زیادی از روشهای تفسیر را موجب شدهاست، که در ادامه میآیند. امّا تفاسیر با غیر از روش شان هم دسته بندی میشوند:
عربی یا فارسی؟ در جهان اسلام عربی زبانی بینالمللی ست، و لذا معمول است که دانشمندان اسلامی؛ از فلاسفه ای چون ابن سینا گرفته تا فقهایی چون سید روحالله خمینی؛ از ایرانیان چون ملاصدرا گرفته تا اهل اندلس چون ابن رشد؛ از قدمایی چون فارابی گرفته تا معاصرانی چون محمدحسین طباطبایی؛ برای نشان دادن تسّط خود بر علم و بر زبان عربی، کتابهای خود را به عربی مینوشتند. لذا اکثر کتب جهان اسلام به عربی و تعداد کمتری به فارسی، انگلیسی، چینی، فرانسوی و سایر زبانها اند.
شیعی یا سنّی؟ طبق حدیثی از پیامبر اسلام، جامعهٔ اسلامی پس از ایشان به ۷۲ مذهب تقسیم خواهد شد. اوّلین جدایی در مذاهب بین شیعه و سنّی رخ داد. لذا دانشمندان هر گروه قرآن را مطابق اصول آیین خود تفسیر میکنند.
لحن تفاسیر نیز ممکن است بیشتر ادبی یا بیشتر علمی باشد. مانند:
- کنز الدقائق و بحر الغرائب - محمد بن محمد رضا قمی مشهدی: ادبی
- المیزان فی تفسیر القرآن- سید محمد حسین طباطبایی: علمی
ترتیبی یا موضوعی؟ آیاتی از قرآن که قرار است تفسیر شوند، به دو روش انتخاب میشوند.
- در اکثر تفاسیر کل قرآن یا قسمتی از قرآن به ترتیب آیات، شرح داده میشود. تعداد این گونه تفاسیر به قدری زیاد است که آگاهی از چند و چون شان از توان محقّقان بزرگ هم بیرون است.
- در برخی تفاسیر قدیمی و جدید اگرچه آیات به ترتیب تفسیر شدهاند امّا در تفسیر روی موضوع خاصّی تاکید بیشتری شده. مانند:
- تقریب القرآن إلی الأذهان - سید محمد شیرازی: با تاکید بر موضوعات اعتقادی و تاریخی
- تفسیر نمونه - زیر نظر: مکارم شیرازی (معاصر): با تاکید بر موضوعات اجتماعی معاصر
- در تعداد کمی از تفاسیر هم که اغلب معاصر اند، آیات مربوط به موضوعی معیّن جمع آوری و شرح و تبیین شده و سپس مبحث از آنها استخراج میشود.[۱۰] مانند:
- تفسیر موضوعی - جوادی آملی
- تفسیر پیام قرآن - زیر نظر: مکارم شیرازی
- تفسیر منشور جاوید - آیت اللّه جعفر سبحانی
نقلی یا اجتهادی
- نقل، از منابع متفاوت و به شیوههای متفاوت انجام میشود.
- تفسیر روایی یا تفسیر اثری یا تفسیر به مأثور: رویکردی به تفسیر قرآن است که در آن از روایات امامان معصوم استفاده میشود.
- اجتهاد در تفسیر نیز شیوههای متفاوتی دارد
- تفسیر قرآن به قرآن
- تفسیر جامع
- تفسیر کلامی
نمونههایی از تفسیرهای معروف و موضوعشان از این قرارند:
در میان شیعیان:
در میان اهل تسنّن:
روشهای تفسیر [ویرایش]
روشهای فهم قرآن و پشتوانهٔ تاریخی آنها بسیار متنوّع است؛ که در اینجا به ترتیب آورده شده اند:[۱۱]
- تبیین ظاهر
- املا و اعراب دقیق و تطبیق و تصحیح شده.
- ترجمهٔ عالی و بی نظیر
- توضیح ظاهر
- توضیحات ادبی
- خود قرآن نهی میکند
- توضیح قرآن با قرآن: ضرب المثل یا کلام معروفی بین اهل حوزهاست که «القرآن یُفَسِّرُ بَعضُهُ بَعضا». تفسیر المیزان، مورد بسیار معروفی از استفادهٔ بسیار قوی از این روش است.
- توضیح قرآن با احادیث
- از پیامبر
- از امامان شیعیان
- از صحابه
- از تابعین
- فهم قرآن به مرور زمان: ابن عبّاس میگوید «القرآن یُفَسِّرُهُ الزَّمان». زیرا با گذر زمان نخبگان جدیدی میآیند و مسائل جدیدی حل میکنند.[۱۲]
- توضیح قرآن با علوم عقلی صرف
- الهیات
- علوم ریاضی
- توضیح قرآن با علوم تجربی: در استفاده از این روش، محمدحسین طباطبایی در انتخابی ابتکاری و میانه رو بین اکتفا به ظاهر و استناد به علوم به انتخاب بعضی علوم خاص به طور مختصر که پیشنیاز درک مفاهیم مهمّی اند بسنده کرد.
- نظریات مورد اطّلاع همه
- نظریات کلاسیک
- نظریات نوین
- توضیح قرآن با علوم مخفی نظیر علم اعداد که متاسّفانه در دوران متصوّفه رایج شده بود
- تفسیر موضوعی: جمع بندی در مباحثی با قرآن. مانند قصص قرآن
- استنتاج و استخراج از قرآن
- احکام
- مباحث فلسفی، تاریخی، اجتماعی، اخلاقی
- تفسیر به رای. مکارم شیرازی میگوید: «خطرناکترین روش در تفسیر قرآن این است که به جای شاگردی در مکتب قرآن، ژست معلّمی... به خود بگیریم.... چرا که این طرز بهره برداری از قرآن تفسیر نیست. تحمیل است.»[۱۳]
پیشینهٔ تفسیر [ویرایش]
مرور پیشینه و تاریخچهٔ پیشرفت فنّ تفسیر به صورت تحلیلی، باعث پی بردن به منشا روشهای ذکر شده در تفسیر قرآن است. پیشینهٔ تفسیر به صدر اسلام برمیگدد. ابتدا پیامبر مطالب مربوط به قرآن را به مردم تعلیم میدادند. سپس این جریان از دو سو دنبال شد: از سویی توسط علی و امامان شیعیان؛ و از دگرسو توسّط مفسّرین نسل اوّل و دوّم اسلام، یعنی صحابه و تابعین(قرن ۱و۲ هجری). سپس پنج عامل باعث شد تا روش دانشمندان اسلامی در تفسیر قرآن مختلف شود.
روش پیامبر [ویرایش]
ابتدا پیامبر مطالب مربوط به قرآن را به مردم تعلیم میدادند.