به گزارش جامجم آنلاين كارلوس كرش درخصوص وضعيت تيم ملي فوتبال ايران گفتوگويي مفصل با سايت رسمي فدراسيون فوتبال انجام داده كه حاوي نكات جالب توجه و مهمي است. متن اين گفت و گو به شرح زير است:
مشكل فوتبال ايران را در حال حاضر چه ميدانيد؟
اينكه خيليها معتقدند شايد فقط فوتبال ايران مشكل دارد، اشتباه است. مشكل، فوتبال ايران نيست بلكه هميشه در اين رشته مشكلات وجود داشته است و جزئي از ورزش است و در واقع مشكل از خود فوتبال است. نبايد هر روز انتظار برد داشته باشيم و نميتوان هميشه پيروز بود و اين جزئي از ماهيت فوتبال است. بازي برد و باخت دارد، اما همه هميشه به دنبال پيروزي هستند و مهمترين مسالهاي كه حائز اهميت است سير صعودي در روند تيم ملي است. بايد در اين بين تلاش بازيكنان در بالاترين حد خود باشد. بازيكنان بايد ظرفيت خود را بالا ببرند و به تعهدي كه داده اند پايبند باشند، تا پيروز بود.
سير صعودي و تكامل در فوتبال ايران در چه وضعيتي قرار دارد و چه نقشه راهي براي رسيدن به بهترين وضعيت داريد؟
مهم نيست كه در كجا و در كدام بازي، امتياز ميگيريم و پيروز ميشويم. مهم موفق بودن و فراهم شدن بستر براي رشد و موفقيت است. بايد پروسهاي براي قهرماني تيم مطرح كرد تا تيم يك باشگاه يا تيم ملي در بهترين شرايط قرار گيرد. به عنوان مثال تيم منچستر شرايط مناسبي نداشت اما اكنون به عنوان تيم اول در جدول حضور دارد. زماني كه به ايران آمدم اولين گام و هدفم براي رسيدن به موفقيت، دادن انگيزه به بازيكنان تيم ملي بود. هر روز صبح بازيكنان را با ذهنيت برد، آماده ميكردم تا تمرينات خود را آغاز كنند و فكر و انگيزهاي كه به ملي پوشان تلقين كردم باعث شد تا با تفكر پيروزي در مستطيل سبز حاضر شوند. پيغامي كه فوتبال براي هر بازيكن دارد، بيدار باش بودن آن بازيكن است. يك بازيكن بايد سخت كار كند تا به سطح حرفهاي برسد. ما با سطح حرفهاي فوتبال جهان فاصله داريم. ما نياز به اردو، كمپ و برنامه داريم تا موفق باشيم. اگر تلاشي نباشد، اردويي برگزار نشود و عرقي ريخته نشود نميتوان به هدف رسيد. اگر كسي معتقد است كه با برگزاري اردوهاي فراوان به جايي نميرسد و فقط يك سري تمرينات مقدماتي كافي است، واقعيت را پنهان ميكند. اگر تيم ملي حرفهاي ميخواهيم، بايد سخت كار كنيم.
اما همه انتظار دارند كه تيم ايران بهترين تيم آسيا باشد...
من فكر نميكنم كه فوتبال ما در آسيا بهترين باشد، ما هنوز از اين جايگاه فاصله داريم. به ژاپن نگاه كنيد، من هميشه برنامه توسعه فوتبال ژاپن را پيگيري كرده ام و با هيچ جاي ديگر قابل مقايسه نيست. مردم و افكار عمومي بيشتر به دنبال راه حلهاي غيرواقعي هستند تا كار كردن. چرا كه كار كردن زياد و پشتكار داشتن سخت است. اينكه روي كاناپه بنشينيد و آرزو كنيد تا تيم ملي بدون تلاش به جام جهاني برود كار سادهاي است و البته طرفداران زيادي هم دارد. اما حقيقت اين است كه تلاشگران موفق ميشوند و راحت طلبان به جايي نميرسند. من تجربه فعاليت در بسياري از نقاط دنيا را دارم و با اين تجربه به شما ميگويم كه مهم ترين چيزي كه در فوتبال ايران وجود دارد علاقه وافر به فوتبال است كه هيچ جاي ديگر پيدا نميشود. فوتبال يك ورزش يازده نفره است و 11 نكته براي برتر شدن در اين رشته ورزشي پر طرفدار وجود دارد.
نكته اول اين است كه بايد براي تيمهاي ملي برنامه توسعهاي داشته باشيم.
نكته دوم، براي رشد بازيكنان در ردههاي سني پايه نياز به يك برنامه توسعهاي مدون هستيم.
سوم، يك برنامه آموزشي كارآمد و موثر براي مربيان است.
چهارم، داشتن زمينهاي فوتبال با كيفيت است، چرا كه با داشتن اين زمينها چه در رده ملي و چه در رده باشگاهي به جايي نميرسيم.
مطلب پنجم، ايجاد تجهيزات ورزشي حرفهاي براي تيمهاي ملي و باشگاههاست.
ششم، سيستم برگزاري مسابقات است كه بايد بهتر شود. به نظر من 18 تيم براي ليگ برتر ايران زياد است و حضور 16 تيم كفايت ميكند.
هفتم، سيستم برگزاري رقابتها بايد بينالمللي باشد.
هشتم، بهبود كيفيت و توجه ويژه به رقابتهاي ليگهاي پايه است
نكته نهم اين است كه بايد براي توسعه داوري برنامه داشته باشيم و از تجربه داوران بينالمللي استفاده كنيم.
نكته دهم هم درباره مسوولان و مديران فوتبال ايران است كه بايد خيلي بيشتر در كلاسهاي مديريتي كه در سطح دنيا برگزار ميشود شركت كنند.
نكته يازدهم و در واقع مهمترين نكته مساله بودجه است كه دادن آن بايد از قالب وعده دادن در بيايد و به عمل برسد. من عقيده دارم زماني كه براي عدهاي سفت و سخت در حال كار و تلاش هستم و ميخواهم به آنها كمك كنم تا وضعشان بهبود پيدا كند، نميتوانم به آنها دروغ بگويم. باور كنيد بايد بودجه كافي تخصيص داد تا مشكلات فوتبال ايران حل شود.
نظر شما درباره اعتراض مربيان به داوران چيست؟
هميشه و در هر مكاني كه مسابقات فوتبال برگزار ميشود، اعتراض به داوري يا شرايط حاكم بر جو بازي موجود است. من هم يك مربي بودم و هميشه به تصميمات داوري اعتراض ميكردم. اما بعد از مدتي متوجه شدم كه اعتراض فايدهاي ندارد چرا كه هيچ داوري تاكنون از تصميم خود بر نگشته و نخواهد گشت و با اعتراضهاي بي مورد تنها تمركز مربي و بازيكن از بين ميرود. در واقع اين اعتراضات يك نوع وقت تلف كردن و به نوعي كمك به حاشيه سازي در فوتبال است.
وضعيت ليگ ايران را چطور ارزيابي ميكنيد؟
زماني كه ليگ برتر ايران را در قالب ليگهاي موجود در آسيا بررسي ميكنيم، پي ميبريم كه در سطح خوبي است اما اين بدين معني نيست كه اگر ليگ خوبي داريم پس سالهاي درازي را به استراحت بپردازيم. فوتبال، رو به جلو است و هر روز پيشرفت ميكند و اشكالات بايد بر طرف شود. مربيان ليگ نبايد راحت بنشينند و بايد با علم به روز، كاملا خود را تطبيق داده و شرايط تيم خود را مطلوب نگه دارند. زماني كه تيمي بازنده بازي است، مربي اش براي ديدار بعدي به فكر بردن خواهد بود. حال مربي هم وجود دارد كه فكر ميكند با پيروزي در بازي انجام شده، در آينده باز هم پيروز است!
اگر بخواهيد ليگ را با تيم ملي مقايسه كنيد به چه خروجي ميرسيد؟
زماني كه ليگ را با تيم ملي مقايسه كردم به اين نتيجه رسيدم كه بايد كارهاي اصولي و پايهاي صورت بگيرد. بايد يك برنامه دقيق و منظم براي سير تكاملي و پيشرفت وجود داشته باشد. حوزههايي است كه بايد بهبود پيدا كنند. بايد سطح رقابتهاي ليگ را افزايش دهيم. تيمهاي ليگ بايد از 18 به 16 تيم كاهش يابند و پاداشي كه براي بازيكنان و تيمهاي رده اول و دوم با سوم و چهارم در ليگ برتر در نظر گرفته ميشود، متفاوت باشد تا ايجاد انگيزه كند و معتقدم فدراسيون در اين زمينه ميتواند از باشگاهها نيز حمايت كند. زماني كه از سوي يك سازمان مرجع حمايت صورت بگيرد انگيزه ايجاد ميشود و بي شك زمينه موفقيت فراهم ميشود. يكي ديگر از مشكلاتي كه بر سر راه تيمها است اين است كه زمانيكه مثلا در تهران يك بازي برگزار ميشود، 60 هزار تماشاگر در ورزشگاه حاضر ميشود و زماني ديگر در يك استان ديگر شاهد حضور 40 تماشاگر هستيم كه 20 نفر از آنها نيروهاي حراست و مسوولين برگزار كننده مسابقات هستند. اين امر نيز به نوعي باعث كاهش انگيزه ميشود. معتقدم براي برگزاري مسابقات بايد به گونهاي برنامه ريزي كرد كه تمامي شرايط براي برگزاري يك رقابت مهيا باشد و هوادار به ورزشگاه بيايد تا با تشويق و انگيزهاي كه هواداران به تيمهاي ميدهند، رقابتي خوب را به نمايش بگذارد و در نهايت بتوان شاهد افزايش سطح مسابقات در ليگ بود و البته بايد اين را بگويم كه مربيان ايراني در فوتبال ايران بسيار تاثيرگذار هستند.
چرا براي ديدن بازيهاي تيم شهرستاني به استانها سفر نميكنيد؟
اتفاقا پنج شنبه به انزلي رفتم و ديدار ملوان انزلي با شاهين بوشهر را از نزديك تماشا كردم. ايران كشوري است پهناور و در 9 استان آن مسابقات ليگ به صورت همزمان يا يك روز فاصله برگزار ميشود. من نميتوانم تمام بازيها را از نزديك ببينم. فرصت آن را ندارم و فاصلهاي كه ميان شهرها وجود دارد نيز اين اجازه را به من نميدهد. در شهر تهران 2 تا 3 بازي انجام ميشود. من چگونه بايد برنامه خود را طراحي كنم كه بتوانم هر 3 بازي را از نزديك نظاره گر باشم؟ بيشتر سعي ميكنم مديريت داشته باشم و با اعزام دستيارانم به شهرها يا ديدن مسابقات از طريق ماهواره بازيها را رصد كنم و زير نظر داشته باشم. اگر بخواهم صادقانه بگويم دوست دارم تمامي شهرهاي ايران را از نزديك ببينم و اگر به تنهايي بخواهم به شهرستانها سفر كنم هزينه بر خواهد بود و برگزاري ليگ فرصت مناسبي براي اين تفريح خواهد بود اما واقعا زمان، اجازه هماهنگ بودن را نميدهد. ضمن اينكه كار فشرده اجازه نميدهد من زماني براي تفريح داشته باشم. از رئيس فدراسيون بايد بخواهم تا روزها را 36 ساعته كند، آن وقت ميتوانم مرتب به استاديومهاي مختلف در شهرها بروم. ميدانم مردم دوست دارندكه كي روش در ورزشگاهها باشد. اين براي من باعث افتخار است اما زمان محدود.
صعود به جام جهاني از هر نظر مهم است ما دوست داريم نظر كارلوس كي روش را در اين باره بدانيم...
چهار دليل اصلي دارم كه صعود به جام جهاني اهميت دارد. دليل اول اينكه وقتي به جام جهاني صعود ميكنيد به دنيا اعلام ميكنيد كه عاشق فوتبال هستيد و اعتبار، شهرت و احترام كشورتان با صعود به جام جهاني بالا ميرود. دليل دوم اين است كه درهاي فوتبال جهان به روي فوتبال كشورتان باز ميشود و بازيكنان و مربيان ايراني ميتوانند در فوتبال جهان حضور پيدا كنند و بازيكنان خوب كه در سطح بينالمللي هستند، ميتوانند وارد فوتبال ايران شوند و شما فوتبالتان را به جهان ميشناسانيد. دليل سوم اين است كه فيفا در جام جهاني گذشته به هر تيمي كه به جام جهاني صعود كرد 9 ميليون دلار پاداش داد كه ما ميتوانيم اين مبلغ را كه در سال 2014 افزايش هم خواهد يافت خرج توسعه فوتبال پايه كنيم. دليل چهارم هم اين است كه وقتي احترام و ارزش لازم را بدست بياوريد و به جام جهاني صعود كنيد مسوولان ميتوانند راحت تر به كرسيهاي بينالمللي در كنفدراسيون فوتبال آسيا و فيفا برسند كه مهم ترين آن عضويت در هيات رئيسههاي كنفدراسيون فوتبال آسيا و فيفاست كه با عضويت در اين هيات رئيسهها ميتوانند ازمنافع فوتبال ايران دفاع كنيم.
نكاتي كه گفتيد نكات مهمي است اما ميدانيد كه فوتبال ايران طرفداران ويژهاي دارد...
بله، من با علم به وجود چنين شور و اشتياقي به شما اعلام ميكنم كه اين طرفداران ويژه هستند و من با توجه به شور و اشتياق مردم ايران به فوتبال، تيم ملي را مستحق حضور در جام جهاني ميدانم. من بيشتر از 30 سال است كه در فوتبال جهان و در كشورهايي نظير پرتغال، آمريكا، آفريقاي جنوبي، چين و... بوده ام. هيچ جاي دنيا نديده ام كه هواداران براي ديدن يك بازي، شب قبلش نزديك در ورودي ورزشگاه بخوابند. اين اشتياق ستودني است و اگر شما جايي غير از ايران را سراغ داريد بگوييد.
قرار بود شما با تيمهاي ملي پايه مثل نوجوانان،جوانان و اميد همكاري نزديكي به عنوان سوپر وايزر داشته باشيد اما پس از اتفاقاتي كه براي تيم ملي اميد افتاد، برخي معتقدند حضور شما در تيمهاي پايه كمرنگ شده است.آيا واقعا اين اتفاق افتاده است؟
من فوتبال پايه كشورهاي زيادي را ديده ام. چين، انگليس، برزيل، آفريقاي جنوبي و كشورهاي اروپايي. من تجربيات خوبي در فوتبال پايه دارم و همه اين را ميدانند و براي به اشتراك گذاشتن تجربياتم در دسترس هستم و دوست دارم بر كار تيمهاي پايه نظارت كنم، چرا كه هم دانشش را دارم و هم تجربه اش را. اما من دوست ندارم نظراتم را به مسوولان فوتبال پايه تحميل كنم. اما اگر كادر فني تيمهاي پايه تمايل داشته باشند من همه چيز را با آنها به اشتراك ميگذارم. آن اشتباهي كه در تيم اميد پيش آمد در تيمهاي ديگر هم پيش آمده، يادم هست در يكي از كشورهايي كه كار ميكردم در رده جوانان يك بار يك مربي چهار تعويض انجام داد و يا بارها و بارها از بازيكنان صغرسن استفاده كرد و هميشه از اين اتفاقات ميافتد اما ما بايد تغيير كنيم. من خودم را ميگويم، نسبت به گذشته اشتباهاتم كمتر شده است و اگر در گذشته 150 اشتباه ميكردم در حال حاضر 50 اشتباه ميكنم. من براي كمك به تيمهاي پايه هميشه آماده هستم و دوست دارم با كساني كه كار كنم كه تعهد دارند. در تيم ملي اميد اين تعامل وجود داشت و آنها همه چيز را با من چك ميكردند و نظرات من را ميخواستند. از من نخواهيد وقتم را جايي تلف كنم كه فقط صحبت و حرف ميبينم اما خبري از عمل در فوتبال پايه نيست. شايد هم كساني كه در فوتبال پايه هستند نميخواهند با ما كار كنند.
زماني كه در مرخصي بوديد شايعات زيادي در خصوص مذاكره تيمهاي مختلف با شما مطرح شد، و هواداران فوتبال انتظار داشتند كه شما اين مسائل را تكذيب كنيد.....
زماني كه در مرخصي بودم متوجه شدم از سوي رسانهها و مطبوعات داستانهاي جالبي مطرح شده است. با كادر خود و مدير رسانهاي تيم صحبت كردم و خواستم هر چه زودتر اين مسائل پايان يابد. در روزنامهها آمده بود كه من با باشگاه و يا تيمهاي ديگر كشورها مذاكره كرده ام اما اين صحت نداشت. در طول 32 سال كار حرفهاي، هميشه به اصولي كه براي خود داشته ام، پايبند بوده ام و به قراردادي كه با فدراسيونها يا باشگاهها بسته ام احترام گذاشته ام و حالا تصميم گرفته ام كه در ايران باشم نه جاي ديگر و تا زماني كه فدراسيون ايران من را بخواهد، من نيز هستم. اين كار حرفهاي نيست كه زماني كه با تيم يا كشوري قرارداد دارم، به جاي ديگري بروم و قرارداد جديدي را به امضا برسانم. قبل از حضورم در ايران گزينههايي چون تركيه، برزيل، افريقا و انگليس و چند تيم اروپايي پيش رويم بود كه قراردادهايشان اصلا قابل مقايسه با قرارداد فعلي نيست اما وجود هدفي مشترك بين من و فدراسيون ايران باعث شد تا سرمربيگري اين تيم را برعهده داشته باشم.
خرداد ماه برنامههاي تيم ملي بسيار فشرده است، چه برنامهاي براي آن داريد؟
فدراسيون از من يك انتظار دارد كه آن انتظار، هدف من است. فدراسيون فوتبال ايران از من انتظار دارد تا تيم كشورش به جام جهاني صعود كند و هدف من صعود و حضوري پر قدرت در ديدارهاي جام جهاني است و در نهايت هدف هر دو ما يكي است. معتقدم هدايت تيمي را بر عهده دارم كه در سال 2014 در رقابتهاي جام جهاني برزيل به مصاف حريفان خود ميرود. براي اينكه به اين هدف برسيم دو نكته مهم را نبايد فراموش كرد. اولا، ميل و اشتياقي است كه در من براي رسيدن به اين هدف دارم و باعث شده تا سخت كار كرده و برنامه ريزي كنم، اما مشكلاتي در اين بين وجود دارد. زماني كه بازيكن به تيم ملي دعوت ميكنم به دليل تنهايي ام در كمپ تيمهاي ملي و وقت صرف كردن نيست بلكه به دليل حرفهاي شدن و شناخت بهتر آنها در كنار فعاليت و تلاش است و در اين صورت است كه ميتوان به هدف خود رسيد. تيمي كه بيشتر كار كند ميتواند موفق باشد و به جام جهاني صعود كند. برگزاري اردوهاي مدون ميتواند ما را به هدفمان نزديك تر كند. بهت زده ميشوم زماني كه برخي از كارشناسان فوتبال اعلام ميكنند بازي با قطر مگر اردوي 10 روزه ميخواهد؟ بحث من بازي با قطر نيست و من فقط يك قدم جلوتر از خود را نميبينم و من حضور در جام جهاني در سال 2014 را ميبينم و بحث قطر نيست و مهم حضور در عرصه بزرگ و بينالمللي است. قطر براي من فقط حكم يك گام براي رسيدن به جام جهاني دارد. اگر پيشنهاد اردوي 10 روزه ميدهم و ميخواهم بازيكنان در كمپ باشند، نياز تيم و نياز براي رسيدن به يك هدف بزرگ است. اگر قرار است كه به برزيل رفته و از اماكن تفريحي آن لذت ببريم، بله تمامي اين برنامهها بي فايده است اما اگر قرار است در برزيل حضور داشته باشيم و در آنجا موفق بوده و تمام تلاشمان را در آنجا انجام دهيم، بايد اردو باشد، بايد تمرين باشد، بايد مسابقه دوستانه برگزار شود تا به جام جهاني 2014 صعود كرد. تنها زمان صعود ما به جام جهاني از ماه ژوئن تا ماه نوامبر 2012 است. صعود در اين ماهها اتفاق ميافتد در نه سال 2014 و رئيس فدراسيون از من خواسته تا اين مهم اتفاق بيافتد. ما 6 بازي در سال 2012 پيش رو داريم و در واقع 75 درصد از كل امتيازها براي صعود را در اين ماهها ميتوانيم كسب ميكنيم. تا نوامبر مشخص ميشود كه صعود ميكنيم يا نه. نكته دومي كه بازهم بسيار مهم و حائز اهميت است، ذهنيت بازيكنان است. زماني كه صعود كرديم بايد ذهن بازيكنان را آماده كنيم تا حضوري پرقدرت و مطلوب در رقابتهاي جام جهاني برزيل داشته باشند. من مربي اي نيستم كه بخواهم فقط در برزيل حضور داشته باشم و از سواحلش لذت ببرم. مطمئنا مربيهايي وجود دارند كه با اين هدف به مقصد برزيل ميروند. ميخواهم وقتي كه به جام جهاني صعود كرديم، اگر شانسي براي پيروزي در هر ديدار وجود داشته باشد، آن پيروزي را بدست بياوريم. حضور در اين بازيها بايد با هدف بردن باشد و نه تنها با هدف حضور. بر همين اساس بازيكني ميخواهم كه براي جنگيدن و تلاش كردن آماده باشد و بازيكني نميخواهم كه فقط با صعود به جام جهاني ارضا شود و اين يكي ديگر از دلايل اردوي 10 روزه در قطر است. حتي در برنامههاي خود، اردويي 2 يا 3 هفتهاي را تا قبل از بازي در ماه ژوئن گنجانده ام. اگر افراد بتوانند، مواردي را كه گفتم درك كنند، بي شك دوست اين فوتبال و فدراسيون هستند و اگر كسي غير از اين نظر داشته باشد، خيلي ساده است، او هيچ گاه دلش براي اين فوتبال نميسوزد.
الان در فوتبال ايران چه احساسي داريد؟
75 ميليون نفر چشمشان به من است و كارم سخت است. هر شب با اين فكر ميخوابم و صبحها بيدار ميشوم كه بايد دل 75 ميليون نفر را شاد كنم، چرا كه بايد پاسخگوي همان 75 ميليون نفر باشم كه چشم اميدشان به تيم ملي ايران است. مطمئنا من فقط با طرفداران استقلال و پرسپوليس طرف نيستم و همه تيمهاي ايران و همه باشگاهها و طرفدارانشان ميخواهند تيم ملي به جام جهاني صعود كند. بار سنگيني روي دوش من است و تمام برنامه ريزيها بايد طوري انجام شود كه 75 ميليون نفر راضي شوند. 12 سال است در تيمهاي ملي كار ميكنم و خوب ميدانم يك اشتباه كافي است كه يك مربي عليه يك كشور شود و يك كشور عليه يك مربي.
فكر ميكنيد انتخابات فدراسيون فوتبال روي كار شما اثر بگذارد؟
من به عنوان سرمربي تيم ملي، درگير قضاياي انتخابات نخواهم شد. در مدت زمان 10 ماههاي كه در ايران بوده ام مسوولان فوتبال ايران را خوب شناخته ام. دوستانم در فدراسيون فوتبال از رئيس تا هيات رئيسه و همينطور سازمان ليگ و دبيركل فدراسيون، حمايتهاي فوق العادهاي از تيم ملي بزرگسالان داشته اند و جا دارد از آنها تشكر كنم چرا كه در داخل و خارج اردوها و سفرهاي خارجي هميشه ما را حمايت كرده اند و ارتباط ما خوب بوده است. من اميدوارم كساني كه راي ميدهند بهترين گزينه را انتخاب كنند و همينطور من كه يك راي دارم. البته راي من مخفي است و فقط خودم ميدانم به چه كسي راي ميدهم. ولي پس از 10 ماه يك تيم واقعي داريم و همه راه و چاه كار در فوتبال ايران را ميشناسيم و شك نداريم كه هر كسي هم كه انتخاب شود از هدف بزرگ ما حمايت خواهد كرد. فقط اين را بگويم كه ارتباط كاري و درك مشترك بسيار خوبي بين من و رئيس فدراسيون فوتبال برقرار شده و مايه تاسف خواهد بود كه اين ارتباط كاري من و كفاشيان قطع شود و بخواهم از نو با شخص ديگري فضاهاي كاري تيم ملي را مطرح كرده تا آنها را به سامان برسانيم.